تحقیقات قابل توجهی به پیامدهای تعارض کار/خانواده، مخصوصاً به نگرش های وابسته به شغل به عنوان پیامدهایی مهم کار پرداخته اند. این تعارض بطور منفی با خشنودی شغلی، تعهد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی ارتباط دارد. از سوی دیگر این تعارض با استرس شغلی، مشخصههای سلامت پایین؛ مانند افسردگی و سوء مصرف مواد و همچنین با تمایل به ترک شغل و ترک کار حقیقی، ارتباط مثبتی دارد (روجلبرگ، 2007).
گرچه كار و خانواده هميشه ناسازگار نيستند (براي مثال، سامك و زهاوي[1]، 2007؛ بيكر، دمروتي و دلارد[2]، 2008) اما عدم وجود تعادل بین کار و خانواده سبب ایجاد مشکلاتی همچون افسردگی و اضطراب برای فرد، كاهش خشنودي از زندگي، افزايش خطر سلامتي براي زوجين، عملكرد ضعيف تر نقش هاي والديني و همسري، بدخلقي، تضعيف سازگاري زناشویی، افزایش تعارض در روابط بین فردی و خانوادگی و مواردی همچون افزایش غیبت و کاهش بهره وری در سازمان خواهد شد (هامر وتامپسون[3]، 2002؛ هيگينز و داكسبري[4]، 1991؛ رستگار خالد، 1383). روجلبرگ (2007) نیز اشاره می کند که تعارض کار/ خانواده با رضایت از زندگی، رضایت زناشویی، رضایت خانوادگی و عملکرد خانوادگی رابطه منفی دارد.
اهمیت مطالعه تعارض کار/خانواده در دهه های اخیر به دلایل گوناگونی، از جمله ارتباط آن با پیامدهای منفی متعدد، بر افراد، خانواده و کار آنان گسترش قابل توجهای یافته است. آلن و همکاران (2000)، در یک فراتحلیل که سالهای 1977 تا 1998 را بررسی میکند، تعارض کار/خانواده را با سه دسته بندی از پیامدها قرار میدهند: پیامدهای مرتبط با کار (مانند رضایت از کار)، پیامدهای غیرکاری (مانند رضایت از زندگی) و پیامدهای مرتبط با استرس (مانند افسردگی). از این رو پیامدهای مرتبط با تعارض کار/خانواده را، در همین سه حیطه (فرد- خانواده- کار) مرور میکنیم.
پیامدهای فردی-خانوادگی تعارض کار/خانواده: بسیاری از پیامدهای فردی تعارض کار/ خانواده با سلامت جسم و روان و نیز بهزیستی کلی ارتباط دارد. در این راستا، تاثیر تعارض کار بر خانواده در ارتباط با، سطوح استرس (کلووای، گاتلیب و بارهام[5]، 1999؛ آلن، هارست، براک و ساتون[6]، 2000) ، فشار روانشناختی عمومی (گرزیواز، 2000؛ آلن و همکاران، 2000)، مصرف سیگار و الکل (فرون و همکاران، 1993، 1994و 1996)، سطوح افسردگی (آلن، 2000) و خلق بالینی و اختلالات اضطرابی (فرون، 2000)، سلامت عمومی و بهزیستی(گرزیواز، 2000)، نارضایتی از زندگی (آدامز، کینگ و کینگ[7]، 1996؛ کوسک و زکی[8]، 1998)، و مشکلات مزمن سلامتی فیزیکی و جسمانی (گرزیواز، 2000؛ فرون و همکاران، 1996) بررسی شده است (توتل، 2006). همگی این مطالعات ارتباط میان فشارزاهای فردی و هر دو نوع تعارض کار/خانواده را نشان دادهاند، در نهایت، در یک مطالعه فراتحلیل از میان 10 پژوهش متفاوت، آلن و همکارانش (2000)، وزن همبستگی قابل توجهی میان تعارض کار خانواده و فرسودگی بدست آورده اند (توتل، 2006). همچنین، هاینز و همکاران (1984) نیز اشاره کردند که توان فرسایی ناشی از هماهنگی میان وظایف کاری و خانوادگی ممکن است به بیماری های عروق کرونری قلب منجر گردد.
بسیاری از مطالعات مربوط به تعارض کار/خانواده در ارتباط با پیامدهای خانوادگی نشان می دهند که هر دو تعارض کار/خانواده، پیش بینی برای رضایت خانوادگی پایین (آلن، 2000؛ فرون، 1997)، گرانباری والدین، کاهش حمایت های احساسی و کاهش عملکرد در نقش خانوادگی آنان (آدامز و همکاران، 1996؛ فرون و همکاران، 1997، مک ایون و بارلینگ، 1994) بوده است.
پیامدهای شغلی تعارض کار/خانواده: مطالعات بسیاری وجود ارتباط میان پیامدهای سازمانی و فردی را نشان دادهاند. در این میان برخی مطالعات مجموعه کامل و جامعی از این پیامدها، از جمله پیامدهای نگرشی و رفتاری را معرفی کرده اند. گرچه مطالعات تجربی کمی در مورد پیامدها و تمایز میان دو جنبه تعارض کار/خانواده انجام شده است، با این حال کوسک و اوزکی(1998)، نشان داده اند که خشنودی از شغل با تعارض کار-خانواده ارتباط بیشتری دارد تا با تعارض خانواده-کار. در همین راستا فرون و همکاران (1992)، نشان دادند که تعارض کار-خانواده با تمایل به ترک شغل ارتباط دارد در حالی که تعارض خانواده-کار با غیبت از شغل مرتبط است. این نتایج نشان می دهد، زمانی که الزامات کاری با زندگی خانوادگی تداخل میکند پیامد مستقیم و فوری آن این است که فرد به ترک کار خود و یافتن شغل مناسب دیگری فکر می کند اما زمانی که الزامات نقش خانوادگی و مسئولیت های فرد، شغل وی را تحت تاثیر قرار میدهد پیامد فوری آن غیبت از کار می باشد (آندرسون، کافی، بیرلی[9]، 2002).
تحقیقات نشان دادهاند نیازمندی های کاری مثل اضافه کاری، ساعات طولانی کار، فشار بار کاری و كار در ساعات نامعمول با افزايش تعارض كار- خانواده همراهند (براي مثال، ییلدریم و آیکن[10]، 2008؛ برك[11]، 2002).
بطور کلی مطالعه پیشینه نشان می دهد که تعارض کار/خانواده؛ با سطوح پایین خشنودی شغلی بسیار مرتبط است (بطور مثال؛ آلن و همکاران 2000، کوسک و اوزکی، 1998). همچنین تداخل خانواده در کار ارتباط بسیاری با استرس شغلی (فرون، راسل و کوپر، 1992؛ فرون و همکاران، 1997)، گرانباری کار، غیبت و ترک شغل (کلووی[12] و همکاران، 1999) و کاهش عملکرد شغلی (فرون و همکاران؛ مک ایون و بارلینگ، 1994)، بوده است (توتل، 2006). همچنین در مطالعهای کاسیو (1991) مشخص کرد که تعارض کار/خانوده به صورت منفی با بهره وری کاری رابطه دارد. همانطور که پیشتر نیز بیان گردید غیبت از کار نیز به این تعارض بسیار مربوط می شود (گوف و همکاران، 1990؛ هاینز[13] و همکاران، 1984). مضاف براین، مطالعات دیگری روابطی را بین تعارض کار/خانواده با اضطراب (متیوز و همکاران، 1996)، فرسودگی (بروک، 1988)، تعهد سازمانی پایین (وایلی، 1987) و استرس کاری (برلی، 1995؛ اسمال و ریلی، 1990) یافته اند.
[1] Somech & Zahavy
[2] Bakker, Demerouti & Dollard
[3] Hammer & Thompson
[4] Higgins & Duxbury
[5] Kelloway, Gottlieb, & Barham
[6] Allen, Hurst, Bruck, & Sutton
[7] Adams, King& King
[8] Kossek & Ozeki,
[9] Anderson, Coffey & Byerly
[10] Yildirim & Aycan
[11] Burke
[12] Kelloway
[13] Haynes
منبع: پایانامه کارشناسی ارشد. حسام بذرافکن (1390). بررسی رابطه میان تعارض کار خانواده و سلامت روان، عملکرد شغلی و خشنودی شغلی با نقش میانجی گر استرس شغلی و نقش تعدیلگر سرسختی روانشناختی در کارکنان اقماری شرکت ملی و حفاری ایران (طرح پژوهشی و مقاله). دانشگاه شهید چمران اهواز
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.